اثرات رسانه ها بر گردشگری و تحقیقات بازار

رسانه ها در تصویرسازی از مکانها و کشورهای مختلف و در شکل دهی به تصورات جغرافیایی ،افراد اهمیت زیادی دارند روشهایی که مردم جهان یک کشور خاص را میبینند میتواند از طریق ارائه اشکال فرهنگ عامه در رسانه هایی مانند فیلمها، تلویزیون و دستاوردهای ادبی آن کشور شکل داده شود. بسیاری از اشکال فرهنگ عامه در رسانه ها در قالب نمایش و تجسم ،تاریخ معماری، چشم اندازها، رویدادها اسطوره ها خصوصیات ملیتی و سبکهای زندگی یک کشور خاص ارائه میشوند. چنان که اطلاعات دریافت شده از اشکال بازنماییهای رسانه ای، بعضی أوقات اساس درک و آگاهی افراد از یک کشور است از طرف دیگر، آن گونه که یک کشور از طریق فیلمها مجموعه های تلویزیونی و کارهای ادبی بازنمایی میشود، ممکن است تأثیر جهانی عظیمی در دائمی کردن دید و تصور خاص از آن کشور در میان مخاطبان خارجی داشته باشد.

،بنابراین فرهنگ عامه بازنماییهای احساسی را عرضه می.کند. ادبیات فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی نه تنها به دلیل ویژگیهای جذاب فیزیکی (مناظر دیدنی یا چشم اندازها و مانند آن بلکه از طریق موارد مرتبط با آنها (روایت ها، وقایع شخصیت ها، شکل دهی به حس مخاطبان و نگرشها در مورد مکانها میتوانند افراد را به سیر و سفر تشویق کنند خوانندگان یا مخاطبان میتوانند با متون روایی و انواع داستان در مورد مکانها تحریک شوند به گونه ای که از این طریق تجارب منحصر به فردی را کسب میکنند و این موقعیتها و تجارب در حافظه آنها از طریق ارتباط با شخصیتها بازیگران معروف نیز آنها را به کار میگیرند وقایع و زمینه ها افزایش می یابد (رایلی، باکر و ون دورن، ۱۹۹۲). به اعتقاد شاما (١٩٩٦) احساسات در اذهان مردم با خاطره ها افسانه ها و مشغله های ذهنی همراه شده است و معنی و مفهوم خاصی را به مناظر و چشم اندازها میدهد گاهی اوقات ،مکانها، وقایع و شخصیتها، خودشان جذابیت تصویری میشوند مردم نیاز به تشویق دارند تا از یک مکان خاص به واسطه تصورات ،ویژه خاطره ها و تعلقات احساسی معانی که مکانها برای آنان دارند بازدید کنند فیلمها برنامه های تلویزیونی و ادبیات ظرفیت فوق العاده ای دارند که مردم را با عرضه و تقویت چنین تصورات خاطره ها ،افسانه ها تمثالها و احساساتی به سوی مقصدی خاص هدایت کنند.

از این رو بیشتر افراد در معرض بازنمایی های ارائه شده از سوی فرهنگ عامه جهانی قرار دارند و از طریق مشاهده مکانها در رسانه ها به گردشگری ترغیب می شوند. اشکال فرهنگ عامه رسانه ای میتواند جغرافیای گردشگری را در یک هویت خاص ملی و بین المللی با شکل دهی فعالانه به تعاملات جاری در یک مکان و ارائه تصاویر، نمادها ،آرزوها، تخیلات، اسطوره ها و معانی طراحی کند بنابراین اطلاعات و تصورات مربوط به مقصد که از طریق صنعت عظیم رسانه ای – فرهنگ عامه ـ عرضه می شود، تأثیر فوق العاده ای بر هویت مکانهای گردشگری از طریق بازنمایی آنها به جا میگذارد.

همچنین بخوانید : تاریخچه تحقیقات بازار

در عرصه گردشگری بازاریابی و تحقیقات مربوط به آن از امور بسیار مهم و ضروری به شمار میرود بازاریابی در صنعت جهانگردی پیش بینی کردن نیازها و درخواستهای متغیر گردشگران است که در آن رضایت مشتری به عنوان مهمترین اصل برای بازاریابان باید مورد توجه قرار گیرد توجه به بازاریابی جهانگردی، پس از جنگ دوم جهانی آغاز شد. در مسائل مربوط به بازاریابی لازم است انواع مسائل ،اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورهای مورد نظر و بازارهای صادر کننده جهانگرد به دقت بررسی قرار گیرد تا بتوان بر اساس آن برنامه های لازم را طرح ریزی کرد. در آغاز قرن جدید و در شرایطی که از فناوریهای ارتباطی به عنوان رکن پیونددهنده جوامع، تمدنهای مختلف یاد میشود، بی شک تبلیغات بویژه در حوزه صنعت، نقشی پویا و ماندگار در ثبات این ارتباطات خواهد داشت. اگر گسترش رسانههای صوتی و تصویری را از ابعاد ملی به فراملی و از بعد منطقه ای به بینالمللی مبنای این نگرش قرار دهیم خواهیم دید که رؤیای دهکده جهانی در حال به واقعیت پیوستن است. در بازاریابی علاوه بر تنوع محصولات یک منطقه گردشگری باید به تنوع بازار نیز توجه شود. این دو موضوع ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند لومسدن ، ترجمه گوهریان (۱۳۸۰) ویژگی کارکردهای رسانه و تأثیر آنها بر حوزه های بیرونی و درونی صنعت گردشگری زمینه ساز شکل گیری پژوهشهایی در چند شاخه شده است. برای مثال، پژوهشگران بازاریابی گردشگری ادراکات و انتخابهای مصرف کنندگان را که ممکن است از طریق تصاویر رسانه ها از مکانهای مقصد شکل گیرد تجزیه و تحلیل می کنند. مردم نگاران و طراحان فرهنگی تأثیر رسانه ها و فرهنگ عامه را در تغییر نگرش به مکانها، تحولات مردمی و همچنین ،تاریخ جاذبه ها و محصولات صنعت گردشگری مورد توجه قرار میدهند. نقدهای جامعه شناختی از گردشگری برروی بازنماییها و کارکردهای گردشگری از قبیل مسائل ،سندیت هویت و روابط قدرت بین میزبان و میهمان ـ که به عنوان موضوعات مرتبط با روابط میان گردشگری و رسانه ظاهر میشود – تمرکز دارد. از درون این حوزه تحقیقی پژوهشهای پسااستعماری و فرهنگی انتقادی در مورد بازنمایی های رسانه و تصورات از مقصد بویژه جهان سوم سر برمی آورد (دای، ۲۰۰۷). به غیر از این حوزه ها مطالعات گردشگری تأثیرات و تعاملات رسانه ای را نیز مورد بررسی قرار میدهد؛ هر چند رویکرد رسمی و یا چارچوبی برای بررسی پژوهشهای مرتبط با گردشگری و رسانه در ادبیات وجود ندارد با این حال، این تشخیص و آگاهی بسط یافته است که رابطه رسانه و گردشگری حوزه متمایزی را ارائه میکند که عرصه پژوهشی گسترده ای را برای درک فرایندها و کارکردهای گردشگری پیش روی علاقه مندان و دست اندرکاران این صنعت قرار میدهد.

اهمیت ساختار انتقادی یک برنامه پژوهشی برای بررسی گردشگری و رسانه در مقاله ای از سوی فورش و کاوری (۲۰۰۱، ص (١٤٩ – پژوهشگرانی که یک چارچوب انتقادی از مطالعه روزنامه نگاری گردشگری را مطرح میکنند ـ به طور مفصل شرح داده شده است. اگر چه ممکن است چنین به نظر آید که استفاده آنها از واژه روزنامه نگاری گردشگری تنها محدود به نوشته های مسافرتی است، در مقاله آنان موضوعی مطرح میشود که شامل مباحث مفصلی درباره ابعاد عقیدتی گردشگری ارتباطات میان فرهنگی و نیروی در حال گسترش جهانی «شدن» در حوزه های رسانه و گردشگری است. آنان در مقدمه یک چارچوب نظری را از دیدگاه مطالعات فرهنگی به منظور بررسی روزنامه نگاری گردشگری» مطرح میکنند.

همچنین بخوانید : آگاهی از برند چیست؟

در توضیح دیدگاه زمان بندی فورش و کاوری ادعا میکنند که اساسی ترین مبحث در این زمینه به پژوهش در حوزه توسعه تجارب گردشگری بر مبنای تغییرات اجتماعی مرتبط با تفکرات مدرنیته و پست مدرنیته برمی گردد در خصوص دیدگاه «قدرت و هویت»، مؤلفان به بررسی نقش روزنامه نگاری گردشگری در بازنمایی گردش و مکانهای مقصد اشاره می.کنند آنان مدعی هستند که موضوعات پژوهشی ممکن است در برگیرنده پرسشهایی پیرامون کارهای عقیدتی انجام شده از سوی «روزنامه نگاران گردشگری باشند. سومین مورد هم به تجارب و «پدیدارشناسی» مربوط می شود؛ فورش و کاوری ادعا میکنند که مهمترین نقطه تحقیق میتواند بر پیوند بین روزنامه نگاری گردشگری و موضوعات پدیدارشناسی و تجارب متمرکز شود باید به این مسئله توجه داشت که چگونه تجارب گردشگر در نوشتار گردشگری منعکس و ساخته !

چارچوب ارائه شده از سوی فورش و کاوری اهمیت دیدگاه ها و اولویت های پژوهشی را برای مطالعه رسانه و گردشگری مشخص میکند. بنابراین، آنان نگرشی جامع را مطرح کردهاند که ادبیات بازاریابی گردشگری و رفتار مصرف کنندگان در آن چارچوب قرار نمی گیرد؛ چنان که بیشترین بخش این چارچوب بر کدگذاری مراحل ارتباطات تأکید میکند که بازتاب دهنده اهمیت بررسی و تشریح مفاهیم اجتماعی تولید شده به واسطه پیوند میان گردشگری و رسانه است. تصور از مکانها و کشورهای مقصد نیز در بازاریابی گردشگری به گونه ای مد نظر قرار میگیرد که پیامهای رسانه ای مرتبط با گردشگری به طور غیر مستقیم در ارتباط با انتخاب مقصد گردشگران باشد. به هر حال تصاویر رسانه ای به استفاده از منابع فرهنگی تمایل دارد تا معانی ادراکات و احساسات را با هدف دریافت واکنشهای مطلوب ،گیرندگان تحریک کنند. در اینجا باید روشن کنیم که این فرایندها در مورد گردشگری چگونه عمل می کنند. جدول ۳، ابعاد بازاریابی گردشگری را نشان میدهد ،دای (۲۰۰۷ و چارچوبی را ارائه می دهد که نشان دهنده دیدگاه پژوهشی جامع و موضوعات مفهومی برجسته ای است که به طور خاص به مطالعات گردشگری مربوط میشوند .

مدلهای بازاریابی سنتی ،گردشگری رسانهها را به عنوان مجاری عرضه اطلاعات برای مصرف کنندگان در نظر میگیرد اطلاعات پیش از مسافرت باید تصاویری را از مکانهای مقصد و همچنین مسیرهای مورد نظر گردشگران نشان دهد فرایند ساختاری تصاویر به رفتار و کوشش مصرف کنندگان مربوط میشود تا این مسئله را مورد بررسی قرار دهند که چگونه تغییر تصورات میتواند اتفاق افتد. رسانه ها به بازاریابی / رویکردهای رفتاری مثابه عوامل محرکی شناخته میشوند که می توانند بر تصورات.گردشگران از مقصد تأثیر گذار باشند تمرکز این دسته مطالعات بـر تأثیرات رسانه ها بر روی گردشگران انتظارات و میزان رضایت آنان و نیز میزان تأثیر پیامهای رسانه ای بر شکل گیری تصور از کشورها و مکانهای مقصد .است تأکید اصلی چنین پژوهشهایی بر رمزگشایی مراحل درک مخاطبان از فرایند ارتباطات قرار دارد رویکرد این پژوهشها همچنین در برگیرنده مطالعاتی در خصوص تأثیر فناوریهای اطلاعاتی – ارتباطاتی نوین و گشودن کانالهای جدید به منظور بازاریابی مصرف کنندگانی است که مسیرهایی از تعاملات را پیشنهاد میدهند همچنین بر بازخورد بین مصرف کنندگان و بازاریابان و تحریک تجارب تعطیلات از طریق واقعیت مجازی تأکید دارند. تولیدات رسانه ای به سهولت در دسترس مردم قرار میگیرند؛ وب گردهای آنلاین و توده گردشگرانی که تجارب خود را به صورت آنلاین در اختیار دیگران قرار میدهند افزایش یافته اند .

رویکردهای مطالعات ارتباطات در گردشگری مورد بازبینی قرار میگیرد تا روابط قدرت در بازنمایی از ،جامعه ملموس .شود توجه به انتقادهای پست مدرن از گردشگری به عنوان مظهر فرهنگ ،مصرف در نظر گرفته میشود مباحث مرتبط با تصورات گردشگری به مثابه پدیده ای ساخته شده یا در حال ساخت است که برای ارتباط،گر حرفه و صنعتی را دست و پا کند و ایدئولوژی جامعه را شکل میدهد از طریق نظام بازنمایی است که تمایل به مطیع کردن و تحت انقیاد درآوردن هویت فردی و ملی ارزشهای فرهنگی و شیوه زندگی صورت میگیرد. این حوزه ای از پژوهش است که اساساً نقدهای پسااستعماری از بازنمایی های گردشگری را مورد استفاده قرار به وضوح نیاز به روشهای خاصی است تا اینکه رسانه ها در خصوص گردشگری به اطلاع رسانی آموزش و سرگرمی مخاطبانشان بپردازند و همچنین از طریق آنها آموزشها و تجاربی را کسب کنند. اساساً این رویکردها ممکن است در چارچوبی ارائه شوند که بین آنها دوگانگیها و تقابلهایی وجود داشته باشد. رویکردهای پایه ای بازاریابی و مصرف کنندگان در بررسی گردشگری و رسانه از طریق مطالعاتی تعریف میشوند که تأثیرات رسانه ها را بر روی مصرف کنندگان در جهت رسیدن به بهینه سازی رسانه ای مورد بررسی قرار میدهند. از سوی دیگر تأثیرات رسانه را مطالعه میکنیم تا ببینیم چگونه قدرت رسانه ها از سوی بازاریابان تحت کنترل قرار می گیرد تا از این طریق به پیش بینی و هدایت انتظارات و رفتارهای مصرف کنندگان اقدام کنند. در نقطه مقابل این رویکرد دیدگاه انتقادی فرهنگی قرار دارد که قدرت بازنمایی رسانه ای را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را به چالش میکشد همچنین این مسئله را بررسی چارچوب مفهومی به منظور مطالعه تأثیر رسانه ها بر گردشگری از سوی ریچارد باتلر مطرح شده است باتلر تقسیم بندی گردشگران را طبق ترجیحات رسانه ای آنان پیشنهاد میدهد. وی در این باره بحث میکند که منابع ادبی و تصویری بروشورها، پوسترها و …) به شکل گیری ادراک کلی گردشگران در مورد مکانهای مقصد کمک می کنند. آژانسهای مسافرتی نیز در نقش واسطه در پیوند دادن ترجیحات مصرف کنندگان با مکانهای خاص یا کشورهای مقصد حائز اهمیت .هستند طبق نظر باتلر ، آژانسهای مسافرتی در مقایسه با دیگر عوامل اجتماعی مانند گروه های همسالان یا والدین و همچنین انواع رسانه ها در تعیین مکان مقصد و جستجوی تجارب و نمونه کلی حوزه های انتخابی تأثیر گذاری کمتری دارند در حالی که رسانه ها به عنوان یک متغیر مهم در تأثیرگذاری بر نوع تجارب جستجو شده از سوی گردشگران حائز اهمیت باتلر، اهمیت تأثیر گذاری رسانههای مختلف را بیشتر میداند؛ همچنان که مدلی از ارتباط بین نوع رسانه و انتخاب مکانهای گذران اوقات فراغت از سوی گردشگر را ارائه میدهد طبق نظر باتلر، خصوصیات ،ادبی بصری و شفاهی رسانه ها که به گردشگران ارائه میشود در نهایت به تمایل آنان برای سفر به مکان هایی خاص می انجامد. رسانه های سمعی که دارای مخاطبان اندکی نسبت به رسانه های بصری هستند، بیشتر به سمت بازنمایی مکانها و کشورهای خارجی گرایش دارند؛ همچنان که گرایش رسانه های ادبی مباحث باتلر این جمله معروف مک لوهان را تأیید میکند که «رسانه همان پیام است. وی مدعی است که عملکرد رسانههای مختلف بر مصرف کنندگان تأثیرگذار است. او توضیح میدهد که چگونه رسانه های مستقل سطح تأثیر گذاری را معین کنند. از سوی دیگر چگونه پیامها رسانه ای میشوند در حالی که خود پیام بر پایه قدرت رسانه ها استوار است در بسط نظریه مک لوهان سیلورستون (۱۹۹۹) با توجه به بحث تأثیر گذاری به سهولت انتقال پیام رسانه ها» معتقد است. موضوع تأثیر متن در رسانه های مختلف قابل بحث و چگونگی شکل دهی و بیان آن دشوار است. برای مثال زبان مورد استفاده در متون رادیویی در مورد تصاویر نقاشی به این صورت است که شنوندگان میتوانند در همان حال که گوش میکنند ببینند؛ متون تلویزیون احساسات و ادراکات را در یک قاعده روایی انتقال میدهند و به ندرت بیانگر تصاویری هستند که داستان را بازگو میکنند با این حال رسانه های صوتی تصویری و ادبی به اشکال مختلف متکی به کدها هستند و این کدها به گونه ای طراحی و شکل داده میشوند که با خود رسانه ای که کدگذاری میکنند، منطبق باشد. توسعه سریع فناوریهای نوین اطلاعاتی ممکن است در مورد تعیین حدود انواع رسانه ها به داده های باتلر وابسته باشد امروزه مفهوم اساسی ارتباطات چند رسانه ای ادغام رسانه های صوتی تصویری و حتی ادبی در یک رسانه است. فناوری به حوزه های رسانه ای این اجازه را میدهد که متقاطع شوند؛ به نحوی که روزنامه ها میتوانند خوانده شوند رادیوها گوش داده شوند و تلویزیونها از طریق رایانه های شخصی تماشا .شوند ارتباطات شفاهی و یا میان فردی در فنون بازاریابی اینترنتی مورد استفاده قرار میگیرند چنان که بازاریابان به شناسایی و کشف افرادی می پردازند که محصولات جدیدی را از طریق پست الکترونیک معرفی کنند.

در سطحی ،دیگر کتابهای کلاسیک و معاصر به نفع فیلمهای هالیوود به طور دایمی مورد استفاده قرار میگیرند؛ به طوری که عوامل و دست اندرکاران تولید فیلم کتابهایی را برای ساختن این فیلمها می نویسند. برخی از پژوهشگران در تلاشند تا روشهای تأثیرگذاری محصولات رسانه ای را بر تجارب گردشگران در مقصد مشخص کنند. به تجاربی در صخره های عظیم مرجانی در استرالیا اشاره میکنند تا معین کنند که چگونه بازنمایی صخره ها، باعث جذب بازدیدکنندگان میشود با استفاده از ۲۰ تصویر ساحل مرجانی آنان از ۱۰۳ گردشگری که از صخره ها دیدن کرده بودند خواستند تا بگویند که کدام تصویر بازنمایی شده، به نحوی بهتر گویای انتظارات آنان از چیزهایی است که دیده اند. بیشتر بازدیدکنندگان تجربه مستقیم محدودی از سواحل مرجانی داشتند. یافتههای آنان نشان می دهد اکثر گردشگران جذب تصاویر کلیشه ای و ایده آل صخره ها شدهاند و انتظارات آنان از طریق این تصاویر ایده آل شکل داده شده است. این پژوهشگران نتیجه می گیرند، منابع اطلاعاتی دست دومی که از طریق رسانه ها و شرکتهای گردشگری ارائه میشوند ابزاری برای شکل دادن به توقعات تجربی بازدیدکنندگان هستند. در مطالعه ای که مرسیل (۲۰۰۵) در خصوص تأثیر رسانه ها در شکل دادن به تصویر تبت انجام داد با کاربرد چارچوب نظری تأثیرات ،رسانه ها، تصاویر ارائه شده از طریق بروشورها فیلمها کتابها و مجموعه ای از مطالب مرتبط با تبت که به گردشگران آتی ارائه شده بود گردشگرانی که در آینده به تبت خواهند رفت با تصورات و ادراکات آنان از کشور مورد مطالعه مقایسه شد. همبستگی قوی بین تصاویر رسانه ها و تصورات فردی از تبت نشان دهنده آن است که رسانه ها در حقیقت دارای تأثیر هستند، در حالی که نبود همبستگی دال بر محدودیت یا فقدان تأثیر رسانه ها بر روی گردشگران است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که در اینجا به ،راستی همبستگی عمیقی بین تصورات گردشگران و بازنمایی رسانه ها از تبت وجود دارد از این رو مرسیل ادعا میکند نمونه هایی از مباحثات یا واکنشهای مخالف درباره بازنمایی رسانه ها وجود دارد که شاید بازتابی از پیشینه فرهنگی و اجتماعی افراد باشد.

از این رو، تحلیل تأثیر رسانه ها تنها میتواند بیانگر نقش محیط اجتماعی باشد که پیرامون فعالیتهای فردی قرار دارد فعالان ،انسانی فعالان اجتماعی نیز هستند. آنان می توانند در واکنش به پیامهای رسانه ای از استقلال برخوردار باشند. بی نظمی شرایط انسانی به این معنی است که هر کس قادر است خود را طبق ارزیابیهای شخصی خود مطرح کند. گاهی اوقات افراد شرایط دوگانه ای را اتخاذ میکنند و ممکن است با تفاسیر خاصی موافق باشند و آن را بپذیرند هاریسون (۱۹۹۷) اذعان میدارد که گردشگران فرستندگان پیامهای خودشان هستند و قسمتهایی از بازنماییهای گردشگری را به خوبی عرضه می کنند. ممکن است این طور نتیجه گیری شود که رویکرد تأثیرات رسانه ها با تمرکز بر روی تحقیقات، بینشها و مسیرهایی را در خصوص بازاریابی و مدیریت گردشگری مطرح خواهد ساخت که بر رفتار گردشگری و همچنین ارتباطات و پیامهای تبلیغاتی مؤثر باشد. فرایند مطالعه تأثیرات رسانه ها در جهت بهینه سازی رسانه ای است؛ به گونه ای که رسانه ها بتوانند.رسانه های جمعی و بویژه تلویزیون به واسطه قابلیتها و کارکردهایی چون اطلاع رسانی ،آموزش، سرگرم ،سازی ،اقناع تبلیغ بسیج عمومی و فرهنگ سازی می توانند نقش بی بدیلی در صنعت گردشگری ایفا کنند در تحقیقات گردشگری مطالعه فیلم هایی که اطلاعات مربوط به گردشگری را معرفی میکنند حوزه به نسبت جدیدی است که گاهی اوقات فیلم محرک گردشگری » نامیده میشود؛ چنان که در حال حاضر هم در حوزه دانشگاهی و هم در حوزه صنعت در حال رشد و توسعه است طبق ادعای سازمان گردشگری بریتانیا، فیلمهای محرک گردشگری را میتوان به عنوان مسافرت گردشگران به یک مقصد و یا جذب شدن به مکان یا مقصدی که در ،تلویزیون ویدئو یا صفحه سینما به نمایش درآمده است تعریف کرد

برنامه های تلویزیونی و مجموعه ها آن قدر مهم و اساسی هستند که بسیاری از مردم تصمیمات گردشگری و سفر خود را بر پایه آنها قرار داده.اند پژوهشگرانی همچون باتلر که تأثیر رسانه ها را مورد کنکاش قرار داده اند عقیده دارند که اشکال رسانه ها برای مدت زمان طولانی بر روی مردم تأثیر گذار است نقاشیها میل و رغبت گردشگران را در قرنهای هجدهم و نوزدهم تحریک میکردند تا از مکانهای خاصی دیدن کنند؛ فیلم ها نیز مصادف با ایام مدرن، حس کنجکاوی گردشگران را بر می انگیزانند» (باتلر، ۱۹۹۰). مقصدیابی در یک فیلم واپسین کار تولید گردشگری است. مکان یابی یک پدیده نوظهور است و به عنوان مدخلهای برنامه ریزی شده تولیدات در فیلم ها و شوهای تلویزیونی تعریف میشود که ممکن است بر عقاید مربوط به تولید و خوشایندی رفتارها تأثیر گذار باشد. طی سالهای اخیر مطالعات جدیدی در خصوص فیلمهای محرک گردشگری مانند) موفقیت سه گانه ارباب حلقه ها (۲۰۰۳-۲۰۰۱)) انجام شده است (بالاسوبرامانیان ، ١٩٩٤) این حوزه مورد مطالعه – تحت حوزه گردشگری فرهنگی – یک پدیده رو به گسترش جهانی است. طبق ادعای سازمان گردشگری بریتانیا، فیلمهای محرک گردشگر را میتوان به عنوان مسافرت گردشگران به یک مقصد و یا جذب شدن به مکان یا مقصدی که در تلویزیون ویدئو یا صفحه سینما به نمایش درآمده است تعریف کرد اخیراً سازمانهای ملی توریستی و دیگر فعالان در این صنعت، در حال بررسی منافع و ارتباط گردشگری با فیلم ها یا مجموعه های تلویزیونی موفق هستند در معرض نمایش قرار گرفتن یک ،شهر استان یا کشور در یک فیلم، نوعی تبلیغ است که از سوی میلیونها نفر از افراد گردشگران بالقوه مورد مشاهده قرار میگیرد مخاطبانی که از طریق گردشگری سنتی نمیتوانند به آنجا برسند. به این ترتیب مفهوم فیلم و برنامه های تلویزیونی محرک گردشگری در برخی از اوقات مؤثر بوده است (گریهالت، ۲۰۰۳).

و امکان دارد که تحت صفحه تلویزیون تماشا . تأثیر مجموعه های نمایشی تلویزیونی و فیلم ها واقع شوند. مجموعه های تخیلی معروف، همچنین مکانهای مختلفی را در معرض تماشا قرار می .دهند. میتوان ادعا کرد که این برنامه های تلویزیونی به شرط آنکه برنامههای تخیلی خاص گردشگری نباشند به احتمال بسیار به عنوان برنامههای معتبر و کمتر متکی به منابع اطلاعات مقصد – نسبت به برنامه های احساسی خاص گردشگری – قابل درک هستند زمانی که بسیاری از این فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی به طور گسترده پخش می شوند، برای جذب گردشگران بین المللی قابلیت اساسی می یابند. در مطالعه ای که از سوی حیدری (١٣٨٤) انجام گرفت، از ۲۲۰ نفر گردشگر خارجی و ۳۸۸ گردشگر ایرانی در خصوص نقش رسانه ها در شناسایی مقاصد گردشگران ایرانی و خارجی تحقیق شد. نتایج نشان داد توصیه دوستان و آشنایان بیشترین نقش را در انتخاب مقصد داشته است. آمارها حاکی از آن است که توصیه های دوستان و آشنایان ارتباطات میان (فردی و پس از آن ،اینترنت، بیشترین نقش را در تعیین اولویت مقصد گردشگران داشتهاند. اینترنت با ۳٦/٥ درصد، پس از توصیه دوستان و آشنایان در انتخاب مقصد گردشگران خارجی تأثیرگذار بوده است. این رسانه، هم اینک به صورت یکی از ابزارهای پر کاربرد در آمده است تنها ٧/٦ درصد گردشگران ایرانی مقصد خود را از این طریق انتخاب کرده اند در حالی که به دلایل مختلف از جمله صرفه جویی در وقت و هزینه سهولت انجام کار و مزیتهای دیگر، میزان استفاده گردشگران خارجی از این رسانه پنج برابر ایرانی هاست. پوستر، بروشور و کاتالوگ در مجموع به میزان ۲/۷ درصد در انتخاب مقصد تأثیرگذار بوده است. انتخاب مقصد گردشگران ایرانی از این رسانه بیشتر از خارجی ها بوده است. این آمارها اولاً نشان دهنده درصد بسیار پایین انتخاب این رسانه است و ثانیاً دهد که ایرانیها بیشتر از خارجیها از این رسانه ،پوستر، کاتالوگ و بروشور) استفاده کرده اند. با توجه به اینکه دسترسی به پوستر بروشور و کاتالوگ میتواند ارتباط مستقیمی با استفاده از این رسانه داشته باشد نتایج این آمار حکایت از آن دارد که میزان تولید تهیه و انتشار این رسانه در سطح پایینی است؛ بخصوص توزیع آن در خارج از کشور وضعیت رضایت بخشی ندارد.

انتخاب مقصد از طریق ماهواره ۱۵ درصد) پس از ،اینترنت در جایگاه بعدی قرار دارد. انتخاب مقصد از طریق تلویزیون برای گردشگران ایرانی (۱۰/۶ درصد) نصف میزان ماهواره بوده است. اطلاع رسانی در حوزه ماهواره به پخش آگهیهای تبلیغاتی آژانسهای مسافرتی خارج از ایران و برگزاری تور در تاریخهای اعلام شده منحصر میشود. روزنامه ها و مجلات تخصصی نیز به میزان ۱۰ درصد در انتخاب مقصد دخیل بوده اند. نتایج بررسی مدت زمان اقامت و انتخاب رسانه برای مسافرت نشان داد که ٥/٥ شب، میانگین پایین ترین مدت زمان اقامت از طریق ماهواره و ۱۰ شب میانگین بالاترین مدت زمان اقامت از طریق بروشور پوستر و کاتالوگ بوده است. کننده سفر و میزان ارائه مطالب واقعی حکایت از آن دارد که ٤٤/٢ درصد پاسخگویانی که از طریق ماهواره به سفر ترغیب شده اند، بــر این باور بودند که مطالب این رسانه به میزان کم واقعی بوده است. ٤٢/٩ درصد پاسخگویان مطالب اینترنت را درباره ،سفر به میزان زیاد واقعی دانسته اند. بولان و دیویدسون (۲۰۰۵) نیز با تمرکز بر گذران تعطیلات در ایرلند، درباره أنواع مختلف رسانه ها و میزان تأثیر هر یک از آنها بر انتخاب مقصد گردشگران، مطالعات و تحقیقاتی را انجام داده اند که نتایج یکی از آنها فیلم و تلویزیون و سپس کتاب های راهنما و مجلات را به عنوان تأثیرگذارترین ابزار بر تصمیم گیری گردشگران در خصوص انتخاب مقصد نشان میدهد.

بحث و نتیجه گیری تصور از مقصد و بازنماییهای رسانه ای از نکات مورد توجه در این مقاله اسـت کـه بـه بررسی رابطه بین گردشگری و رسانه میپردازد بازنمایی های رسانه ای در اغلب موارد جزئی و گزینشی هستند و میتوانند امکانی را برای مشاهده مکانها و شکل گیری تصورات کلیشه ای از آنها ایجاد کنند در فرهنگ جهانی شده فرهنگ عامه، نفوذ فوق العاده ای را بر تصورات و هویت کشورهای مقصد گردشگران از طریق بازنمایی ها .کند نقش این فرهنگ در ایجاد و افزایش اشتیاق به مقصد و به وجود آوردن تصور مطلوب باید به طور کامل درک شود تصور از مکانها و کشور مقصد از طریق رسانه های عمومی ایجاد میشود که توده ای ماندگار و دارای تأثیرات دراز مدت هستند. چارچوب روزنامه نگاری گردشگری و همچنین رویکردهای مختلفی که در خصوص ارتباط بین گردشگری و رسانه و همچنین ابعاد بازاریابی گردشگری مطرح هستند، مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس دیدگاه گردشگری در جامعه شناختی، مردم شناختی و مطالعات فرهنگی سه حوزه نظری برای تحلیل «روزنامه نگاری گردشگری» پیشنهاد شده است که عبارتند از مباحث زمان بندی»، «قدرت و هویت» و تجربه و پدیدارشناسی در این مقاله بحث شد که افراد نیاز به تشویق و تحریک دارند تا به واسطه تصاویر خاطره ها، تمایلات احساسی یا دلبستگی نسبت به برخی مکانها از یک منطقه خاصی بازدید کنند ،تصاویر علایم ،نمادها خیالپردازیها و مفاهیم اخذ شده از فرهنگ عامه، در ایجاد احساس و ادراک در افراد مختلف نسبت به مناطقی از جهان، نقش برجسته ای دارند به بیان ،دیگر اشکال فرهنگ عامه در رسانه ها دنیایی تخیلی و اسطوره ای را ایجاد میکنند که در واقعیت وجود خارجی ندارد اما میتواند از طریق بازدید از مکانهای مربوط دوباره ایجاد یا تجربه شود.بیشتر افراد مخاطبان بازنماییهای ارائه شده از سوی فرهنگ عامه جهانی هستند و از طریق مشاهده مکانها در رسانه ها ترغیب به گردشگری میشوند. اشکال فرهنگ عامه رسانه ای میتواند جغرافیای گردشگری را در یک هویت خاص ملی – بین المللی با شکل دهی فعالانه به تعاملات هر مکان و ارائه تصاویر ،نمادها، آرزوها، تخیلات اسطوره ها و معانی طراحی کند.در نهایت به این نکته اشاره میشود که مطالعه و بررسی فیلم و تلویزیون محرک گردشگری به طرزی پیچیده در بر گیرنده جنبه های روان شناختی و جامعه شناختی است و به عبارت دیگر صنعتی است که با توجه به بازاریابی مکانها و برنامه ریزی راهبردی بر پایه فعالیتهای فیلمسازی استوار شده است فیلم ها و برنامه های تلویزیونی مکانهای مختلفی را در معرض تماشای مخاطبان قرار میدهند و می توان ادعا کرد که این گونه برنامه های تلویزیونی به عنوان برنامههای معتبر و کمتر متکی به منابع اطلاعات مقصد ـ نسبت به برنامه های احساسی خاص گردشگری ـ قابل درک هستند. زمانی که بسیاری از این فیلمها و مجموعه های تلویزیونی به طور گسترده پخش میشوند، برای جذب گردشگران بین المللی قابلیت اساسی دارند.

بر مبنای رویکردهای نظری و یافتههای پژوهشی مختلف درباره رابطه گردشگری و رسانه برای توسعه گردشگری در ایران پیشنهادهایی به متولیان، مدیران و دست اندرکاران رسانه و همچنین سایر حوزههای مرتبط ارائه میشود یکی از مهمترین اقداماتی که باید در زمینه توسعه صنعت گردشگری در ایران صورت گیرد، معرفی ،امکانات ،قابلیتها توانمندیها جاذبه ها و امکانات مختلف گردشگری کشور به مخاطبان داخلی و خارجی است گردشگران به دنبال مقاصد جدید برای گذران اوقات فراغت خود هستند و رسانه ها با ایفای نقش مؤثر در پیشرفتهای کمی و کیفی در ابعاد گوناگون زندگی و توسعه ارتباطات از جوانب مختلف طلایه داران این جنبش به شمار میروند.

آژانس پژوهش بازار وی سرچ

رسانه و کارکردهای آن در توسعه حوزه های گوناگون گردشگری ضرورت می یابد. کشورهای مختلف که جهانگردی را به عنوان یکی از ارکان درآمد ملی خود برگزیده اند، به خوبی از روشهای علمی و کارشناسانه در زمینه های ارائه خدمات برقراری ارتباط چگونگی عرضه و ایجاد تقاضا ترغیب و آگاه سازی، مطلع هستند. بنابراین فراهم کردن امکانات و بسترهای پژوهشی در زمینههای یاد شده برای تقویت صنعت گردشگری کشور ضرورت می یابد. بسیاری از جاذبه های گردشگری ایران و جهان برای گردشگران شناخته شده نیستند. در بازاریابی گردشگری یکی از مشکل ترین مراحل انتخاب مقصد مناسب است. شناسایی دقیق این مقاصد حرکتهای عظیم گردشگری را به دنبال دارد. بیشتر مردم از جاذبه های تاریخی و طبیعی محل سکونت خود و شهرهای اطراف کم اطلاعند و پیش از مسافرت یا اطلاعات محدودی در مورد مقصد دارند و یا اصلاً اطلاعی در این زمینه کسب نکرده اند کشورها ،فرهنگها، فصول مختلف، مقاصد گردشگری متفاوتی هستند که با توجه به تصویری که رسانه ها از آنها ارائه میدهند، می توانند منجر به ترغیب یا بی میلی فرد یا افراد نسبت به مسافرت به مکان مورد نظر شوند. در مجموع با توجه به رابطه تنگاتنگ رسانه ها با صنعت گردشگری و گردشگران و نیاز مبرم این صنعت به اطلاعات فراگیر و جامع در زمینه های دانشی گوناگون، همکاری کارشناسان و صاحبنظران حوزههای مختلف مانند روان شناسان، جامعه شناسان ارتباطات تاریخ ،جغرافیا ،باستان شناسی مطالعات فرهنگی و … با کارشناسان این حوزه برای ارتقای شیوه های علمی و کارشناسانه فعالیتهای گردشگری بسیار ضروری می نماید.بهنام رضاقلی زاده

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *