مبانی تحقیقات بازار 1

تحقیقات بازاریابی با ارائه اطلاعاتی که می تواند بخشی یا کل اساس تصمیم گیری را تشکیل دهد، بخشی از ریسک تصمیمات بازاریابی را حذف می کند. برای تمام جنبه های تصمیمات آمیخته بازاریابی قابل اجرا است و باید بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند تدوین استراتژی بازاریابی باشد.

تحقیقات بازاریابی می تواند در انواع مطالعات کمک کند و از منابع داده اولیه و ثانویه استفاده کند. این می تواند توسط کارکنان خود شرکت و یا توسط شرکت های تحقیقات بازاریابی خارجی که در فعالیت های تحقیقاتی بازاریابی تخصص دارند، انجام شود. شرکت‌ها یا آژانس‌های تحقیقاتی خارج از کشور،

طیف گسترده‌ای از خدمات را ارائه می‌دهند، از مطالعات غیرمجاز تا مطالعات سفارشی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان. همانطور که در مورد بسیاری از خدمات دیگر که شامل به دست آوردن اطلاعات از شرکت ها و اعضای عمومی است، ملاحظات اخلاقی یک موضوع مهم است.

در یک محیط به سرعت در حال تغییر، نیاز به ارائه ایده های جدید نیز بسیار مهم است و اولویت باید به معرفی خلاقیت در تحقیقات بازاریابی داده شود.

تحقیقات بازاریابی: یک تعریف

 پیتر چیسنال (1992)1 اشاره می کند که اگرچه اصطلاح “تحقیق بازار” اکنون به طور گسترده به عنوان مترادف “تحقیقات بازاریابی” استفاده می شود، در اصل تفاوت مشخصی بین دامنه فعالیت هایی که آنها پوشش می دهند وجود دارد.

برخی سردرگمی ها به دلیل استفاده از اصطلاح “تحقیق بازار” به طور آزادانه برای توصیف طیف گسترده ای از فعالیت هایی است که به درستی توسط تحقیقات بازاریابی پوشش داده شده است.

تحقیقات بازاریابی

.با این حال، چیسنال (1992) خاطرنشان می کند که تحقیقات بازار یا بازاریابی اساساً در مورد جمع آوری و ارزیابی منظم داده های خاص به منظور کمک به تامین کنندگان برای درک بهتر نیازهای مشتری است.

علاوه بر این، از آنجایی که تصمیم‌گیری لزوماً شامل برخی از عناصر ریسک است، جمع‌آوری و ارزیابی چنین داده‌هایی باید برای کاهش و کنترل، تا حدی، پارامترهای ریسک پیرامون پیشنهادهای بازاریابی خاص استفاده شود.

تحقیقات بازاریابی همانطور که توسط انجمن بازاریابی آمریکا تعریف شده است

تحقیقات بازاریابی عملکردی است که مصرف کننده، مشتری و عموم مردم را از طریق اطلاعات به بازاریاب پیوند می دهد – اطلاعاتی که برای شناسایی و تعریف فرصت ها و مشکلات بازاریابی استفاده می شود. تولید، پالایش و ارزیابی اقدامات بازاریابی؛ نظارت بر عملکرد بازاریابی؛ و درک بازاریابی را به عنوان یک فرآیند بهبود بخشد.

 تحقیقات بازاریابی اطلاعات مورد نیاز برای رسیدگی به این مسائل را مشخص می کند. روش جمع آوری اطلاعات را طراحی می کند. فرآیند جمع آوری داده ها را مدیریت و اجرا می کند. نتایج را تجزیه و تحلیل می کند؛ و یافته ها و پیامدهای آنها را بیان می کند.

هر تعریفی از تحقیقات بازاریابی باید نقش متغیر تحقیق در بازاریابی مدرن را در نظر بگیرد. تحقیقات بازاریابی، مصرف کننده، مشتری و عموم مردم را از طریق رسانه اطلاعات به بازاریاب متصل می کند. این اطلاعات برای تشخیص و تعریف فرصت ها و تهدیدها یا مشکلات بازاریابی استفاده می شود.

همچنین برای ایجاد، بهبود و ارزیابی اقدامات بازاریابی و نظارت بر عملکرد بازاریابی استفاده می شود. همچنین به بهبود درک بازاریابی به عنوان یک فرآیند کمک می کند. تحقیقات بازاریابی اطلاعات مورد نیاز برای رسیدگی به این مسائل را شناسایی می کند.

این شامل روش هایی برای جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده و تفسیر آنها و ارتباط یافته ها و پیامدهای آنها است.

تجربه، وضعیت فعلی و آینده احتمالی را در نظر می گیرد تا مدیران بازاریابی بتوانند تصمیمات درستی بگیرند. این تعریف از تحقیقات بازاریابی بر نقش تحقیق در تمام مراحل بازاریابی، کمک و هدایت تلاش‌های بازاریابی سازمان تأکید می‌کند .

تحقیقات بازاریابی بیش از مطالعه مشکلات خاص یا موقعیت های خاص را شامل می شود، زیرا در وهله اول از بروز مشکلات جلوگیری می کند.

نیاز به تحقیقات بازاریابی وجود دارد که در مرکز تصمیم گیری قرار گیرد. 3، 4 این یک عملکرد حقیقت یاب و پیش بینی است که توسط تمام مراحل بازاریابی و حتی سایر جنبه های عملکردی یک سازمان استفاده می شود.

فلسفه علم

گفته می شود که تمام تحقیقات دانشگاهی مبتنی بر دیدگاه فلسفی است. ایستربی اسمیت و همکاران 5 خلاصه مفیدی را در مورد اینکه چرا دیدگاه فلسفی در مورد هر مطالعه پژوهشی مهم است، ارائه می دهند.

به عنوان مثال، می تواند به روشن شدن طرح تحقیق از نظر پیکربندی کلی آن، نوع شواهد و شواهدی که از کجا جمع آوری شده است، و چگونه می توان آن را برای ارائه پاسخ به سؤال(های) پرسیده شده تفسیر کرد.

می‌تواند به شناسایی طرح‌هایی که احتمالاً کار می‌کنند و آن‌هایی که کار نمی‌کنند کمک کند و محدودیت‌های رویکردهای خاص را برجسته کند. این می تواند به محقق کمک کند تا طرح های تحقیقاتی را که ممکن است خارج از تجربیات گذشته او باشد شناسایی کند.

با این حال، بحث های زیادی در میان محققان دانشگاهی در مورد مناسب ترین موقعیت فلسفی وجود دارد که روش های تحقیق باید از آن استخراج شود. در این مثال، مکاتب فکری رقیب اغلب به عنوان پوزیتیویستی و پدیدارشناسانه توصیف می‌شوند.

این مکاتب فکری را شاید بهتر است به عنوان افراط در یک پیوستار در نظر بگیریم. هر مکتبی دارای مجموعه ای از مفروضات و طیفی از مفاهیم روش شناختی مرتبط با موقعیت خود است.

 با این حال، اگر این تمایز بیش از حد تحت اللفظی گرفته شود، خطر ساده سازی بیش از حد وجود دارد. مهم است که بدانیم که به ندرت هر اثر پژوهشی به طور منظم در یک مکتب فکری خاص قرار می گیرد. در عوض، یک بخش از تحقیق تمایل به اشتراک در یک مکتب فکری خاص دارد.

مقدمات روش‌شناختی، معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی محقق را می‌توان یک پارادایم یا چارچوب تفسیری نامید که مجموعه‌ای از باورها را در بر می‌گیرد که کنش تحقیق را هدایت می‌کند. این شامل:

  • روش شناسی: بر چگونگی کسب دانش در مورد جهان تمرکز می کند.
  • معرفت شناسی: می پرسد: جهان را چگونه می شناسیم؟ رابطه بین سائل و معلوم چیست؟ (به این موضوع مربوط می شود که چگونه می توان چیزها را برای محقق دانست.)
  • هستی شناسی: هستی شناسی پرسش های اساسی در مورد ماهیت واقعیت را مطرح می کند. (مربوط به فرضیاتی در مورد نوع چیزهایی است که در جهان وجود دارد.)

روش‌شناسی تحقیق بر اساس فرضیات هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی متفاوت خواهد بود، اگرچه به طور کلی دو نوع روش تحقیق وجود دارد:

  • پوزیتیویست
  • پدیدارشناختی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *